- ره بردن
- راه جستن
معنی ره بردن - جستجوی لغت در جدول جو
- ره بردن
- راه یافتن و پی بردن به جایی یا چیزی، راه بردن، راه جستن
- ره بردن ((رَ. بُ دَ))
- راه پیدا کردن، پی بردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
Benefit
получать выгоду
profitieren
отримувати вигоду
korzystać
beneficiar
beneficiare
beneficiar
bénéficier
profiteren
ได้ประโยชน์
mendapatkan manfaat
लाभ उठाना
להרוויח
이익을 얻다
yararlanmak
kunufaika
উপকার লাভ করা
فائدہ اٹھانا
برفتار آوردن، تحریک کردن، همراهی کردن، فهمیدن (مطلبی و مانند آن را)
هدایت و راهنمائی کردن
دزدی کردن، راهی شدن، رفتن
دست کودک یا شخص بیمار و علیل را گرفتن و او را گردش دادن، کودک را در بغل گرفتن و گردش دادن، به رفتار در آوردن، راه جستن و راه یافتن و پی بردن به جایی یا چیزی
وارث شدن میراث بردن ارث کسی را صاحب شدن
دل بردن از کسی دل ربایی کردن از او دل ربودن
ادراک، درک کردن
منتقل ساختن
انتقاد